نمایش‌نامه

قرار ملاقات

(The appointment)

[نور روی لاری در سمت چپ صحنه باز می‌شود که پشت میز نشسته. روی میز تلفن، خودکار، و یک دفتر دیده می‌شود. او روزنامه می‌خواند. در مرکز صحنه سه صندلی وجود دارد. در سمت راست صحنه یک میز، روی آن قهوه، چای، شکر، شیر، فنجان، و کلوچه. آقای تومیلی از راست صحنه وارد می‌شود. به اطراف نگاهی می‌کند. به طرف لاری می‌آید.] تومیلی: سلام. لاری:[سر از روزنامه برمی‌دارد.] آه. عصر به خیر. می‌تونم کمکتون کنم، آقا؟ تومیلی: آره. ساعت سه با خدا قرار داشتم. لاری: [به دفتر نگاه می‌کند.] ساعت سه. تومیلی: آره. لاری: اه... بله. آقای ویلیام تاملی؟ تومیلی: تومیلی. تو... نه «تا». لاری: معذرت می‌خوام. تومیلی. درسته. سر وقت آمدید. وقت ملاقات شما ساعت سه‌ئه. [لاری به خواندن روزنامه ادامه می‌دهد. تومیلی می‌ایستد و صبر می‌کند.]

تجربه
9789647204422
۱۳۸۲
۲۴ صفحه
۱۷۵۳ مشاهده
۰ نقل قول
لوییجی یانوتسی
صفحه نویسنده لوییجی یانوتسی
۱ رمان Herta Müller was born in Niţchidorf, Timiş County, Romania, the daughter of Swabian farmers. Her family was part of Romania's German minority and her mother was deported to a labour camp in the Soviet Union after World War II.

She read German studies and Romanian literature at Timişoara University. In 1976, Müller began working as a translator for an engineering company, but in 1979 was dismissed for her refusal to cooperate with the Securitate, the Communist regime's secret police. ...
مجموعه‌ها