منظومه شکونتلا، زیباترین اثر کالیداس، شاعر و نمایشنامهنویس نامدار هندی است. شکونتلا یعنی «مرغپرورده» نام دختر دلربای بیهمتایی است که در کودکی در پناه مرغان جنگل و پس از چندی در صومعه مرد پارسایی پرورده و بالیده شده است. قضا را میان دوشیانت پادشاه هند و شکونتلا دیداری دست میدهد و هر دو به یکدیگر دل میبازند. زمان وصال زود فرا میرسد و پس از آن که روزگاری به کام دل سپری میشود شاه دوشیانت، کام یافته به پایتخت بازمیگردد تا همسر باردارش را با شکوه تمام به دربار ببرد. اما یکی از پیران مستجابالدعوه دیر بیسببی بر شکونتلا خشم میگیرد و از نفرین او زنگار فراموشی بر دل شاه مینشیند چندان که چون شکونتلا شادمان و امیدوار به دربار میرود،شاه او را باز نمیشناسد و به خواری از خود میراند. تقدیر چنین خواسته بود که شکونتلای نفرینزده در جنگلی بار بر زمین گذارد و پس از سالها رنج و فراق، در همین جنگل همسر خود را بازیابد. لطف معنی و شیوایی بیان کالیداس در این منظومه به حد اعلای خود رسیده است. صحنههای داستان به قدری طبیعی است که خواننده خود را در دامان طبیعت و در جنگلهای سبز و خرم میپندارد. باید با گوته، شاعر نامدار آلمانی، همداستان بود و نمایشنامه شکونتلا را گل سرسبد ادبیات جهانی خواند.