استرلینگ: یادته یه بار مشت زدم تو دهنت؟ اون موقع کارم همین بود، با مشت میزدم تو دهن ملت. حالی میداد. اونموقع از دست همه عصبانی بودم. حالا دیگه از این غلطا نمیکنم. یادت میآد؟ هارموند: آره یادم میآد. استرلینگ: چرا تو هم جوابمو با مشت ندادی؟ چیزی نبود که، یهکم مشتپرونی بود. ریموند جوابمو با مشت داد. آخ، بابت چیزی که راجع به ریموند شنیدم حالم گرفته شد. وقتی شنیدم دلم میخواست زار بزنم. یکی بهم گفت «میگن ریموند ویلکز تو ویتنام کشته شده.» خیلی حالم بد شد.