نمایش‌نامه

گاو مجسم

... اولین روز یادته؟ اومدم همین‌جا نشستم، مستقیم زل زدم به چشمات. بهت گفتم از این دنیا و از همه بدتر، از آدماش بیزارم. آدمایی که حرف مو نمی‌فهمن. آدمایی که از حرف‌هاشون سر در نمی‌آرم. قضیه مرغ و تخم‌مرغ یادته؟ همون که اول مرغ بود یا تخم‌مرغ؟ هیچ وقت یادم نمی‌ره که چطور پلک‌هات رو بستی و بعد باز کردی. هیچ وقت یادم نمی‌ره که چطور گوش‌هات رو تکون دادی و بعد شروع کردی به تکون دادن دهنت. اولش فکر کردم که داری نشخوار می‌کنی. اما کمی که دقت کردم دیدم داری حرف می‌زنی. بهم گفتی آدما رفته رفته دارن عجیب می‌شن. دارن تنها می‌شن. دیگه حرف همدیگه رو نمی‌فهمن..

9786005395518
۱۳۹۱
۷۲ صفحه
۱۸۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های غلام‌رضا احمدخانی
فرمانده ما برای چه می‌جنگیم (مجموعه قصه)
فرمانده ما برای چه می‌جنگیم (مجموعه قصه)
بی‌نامی
بی‌نامی نیروهای دشمن به اشتباه فکر می‌کنند که من هم رزمانم را کشته‌ام، به همین خاطر مثل اسرای جنگی با من رفتار نمی‌کنند. اصلا حال خوبی ندارم. از چشم‌های باز نفر جلویی می‌ترسم. طوری نگاه‌ام می‌کند انگار گناه بزرگی مرتکب شده‌ام، گناهی که باید تقاصش را به بدترین شکل ممکن پس بدهم. فرمانده‌ی دشمن به‌طرفم می‌آید. لبخندی می‌زند و به زبان خودشان چیزهایی ...
مشاهده تمام رمان های غلام‌رضا احمدخانی
مجموعه‌ها