در دراماتورژی دورنمات فقر نیرومندتر از ملاکهای اخلاقی بشر است. در ملاقات بانوی سالخورده نیروی ثروت کلیه ملاکهای با ارزش را بیاعتبار میکند و از بیگناهان جنایتکار میسازد. اما تقصیر به گردن هیچکس نمیافتد چرا که قربانی و جلاد هر دو در بند و اسیر نیروهای مخرب یک دیگرند که از میان برداشتنشان تا به امروز ممکن نشده. زیرا همه رشتهها به هم مربوطاند و یقه مسئول خاصی را نمیتوان چسبید. چون ما مطلق هستیم و به تاریخ بستهایم. دورنمات در عدالت مطلق، بیعدالتی را معرفی میکند و در ایمان کفر را آدمهای او مدام در تلاشاند که در این دنیای بیدر و پیکر و وانفسا تغییری ایجاد کنند. همگی با فکر و قصدی استثنایی پا به میدان میگذارند ولی دن کیشوتوار مسخره میشوند و لای پرههای آسیا میافتند.