گلنبات: چه فکری بکنم، من برات اینکه ازدواج نکنم از شهرستان پا شدم اومدم اینجا... از پیشنهادت ممنون، ولی خواهش میکنم دیگه راجع بهش حرف نزنیم. فریبا: به خدا من قصدم فقط خیره. گلنبات: دستت درد نکنه، نه با تو کاری ندارم. فریبا: ولی کاش چند روز بهش فکر کنی، آخه شرایطش خیلی خوبه، هفتهای دو روز بیشتر خونه نیست. یه عقد پنجاه، شصت روزه میبندین، دویست سیصد تومن هم مهرت میکنه.