علی نصیریان نمایشنامهنویس، بازیگر، کارگردان و مدیر تئاتر، فیلمنامهنویس و بازیگر سینما و تلویزیون. پس از چند اجرای موفق مدرسهای در سال 1329 به کلاسهای تئاتر «جامعه باربد» پیوست و سپس با بازگشایی هنرستان هنرپیشگی به آنجا وارد شد و پس از آن با شاهین سرکیسیان در راه شکلگیری نخستین گروههای علمی و حرفهای تئاتر همکاری کرد. نگارش و اجرای نمایشنامههای افعی طلایی و بلبل سرگشته از او، در کنار دیگر کوششهای او و دیگران، در سالهای 35 تا 40 سرآغاز بنیاد تئاتر ملی و نوین ایران شد. از نمایشنامههای مهم او: سیاه (1340)، نگار (1341)، رویا (1342)، هالو (1342)، لونه شغال(1347)، بنگاه تئاترال (1353)، آدم خوابش میگیره (1370)، سلطان و سیاه(1373) و بالاخره آخرین نمایشنامه او: بازیگر و زنش (1374). اولین بار که این افسانه را خواندم مرا به فکر واداشت، فکر روی کاری که دخترک به آن دست میزند، و همین مرا برانگیخت. او را وجود دیگری غیر از موجوداتی که دور و برش میپلکند و او لای آنها گم است، دریابم. قید زمان و مکان را رها کردم و به اصل پرداختم، اصلی که میراث فطری ماست و سرزمین سایه روشنها و رمزهاست. قصه برای بیان حقیقتی والا جز تمثیلی بیش نیست. تنها از آن نظر که برای بیان مقصود زمینه عادی و مساعدی داشت آن را به کار گرفتم. کار خود را ناقص و ناچیز میدانم و ادعایی ندارم.