مجموعه داستان خارجی

روزی که 1 فرشته را ملاقات کردم

(Le jour ou jai rencontre un ange)

بعد از صبحانه بابام یه گشت توی کارگاه می‌زنه و کمی با پالت و قلم موهاش ور می‌ره. باید خیلی سریع تابلوی نقاشی‌اش رو تموم کنه چون دقیقا امروز عصر قراره که آقای شاپو، گالرین بزرگ برای دیدن تابلوی نقاشی‌اش بیاد. لحظه‌ای از منظره استرس‌زا... عروسک چوبی یه شرتک خاکستری پوشیده و موهای سیاه داره.

9786005000849
۱۳۹۳
۹۸ صفحه
۱۷۸ مشاهده
۰ نقل قول