جک لندن شب و روز مینوشت، اما نوشتههایش خریدار نداشت. عاقبت در منتهای یاس و سرخوردگی به گروهی که برای یافتن طلا به کلون دایک میرفت پیوست. ولی پس از یک سال سرگردانی و تحمل سختیهای بسیار بیمار شد و به وطن بازگشت و دوباره به کار نویسندگی پرداخت و داستانهایی از سفر خود به کلون دایک نوشت. در حقیقت طلای واقعی برای لندن همین داستانها بود که خوانندگان بسیار در سراسر آمریکا به دست آورد. سرانجام داستان «آوای وحش» او را در بیست و هفت سالگی به اوج رسید شهرت رسانید. انتشار این داستان و سپس داستان «گرگ دریا» نشان داد که در آمریکای آغاز قرن بیستم، نویسنده توانایی قدم به جهان ادب نهاده است.