نمایش‌نامه

زندگی در تئاتر

(A life in the theatre)

زندگی در تئاتر که از بیست و شش صحنه کوتاه و بلند تشکیل شده، مجموعه‌ای از تجربه‌های موقعیت‌پردازی، گفتگو نویسی و داستان‌گویی به شیوه دیوید مامت است. این نمایش‌نامه که سومین شاهکار نمایشی دیوید مامت محسوب می‌شود، از محبوبیت فراوان در نزد بازیگران تئاتر و سینما برخوردار است. اجراهای متعدد این اثر در طول این سال‌ها -پراجراترین اثر نمایشی مامت در جهان- و اجرای موفق تلویزیونی آن در سال 1993 برای سومین بار و به همت خود وی، گواه بر این ادعاست.

قاب
9789649354736
۱۳۹۰
۱۴۴ صفحه
۱۰۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیوید مامت
صفحه نویسنده دیوید مامت
۱۰ رمان Anton Pavlovich Chekhov (Russian: Антон Павлович Чехов) (Arabic: أنطون تشيخوف) was born in the small seaport of Taganrog, southern Russia, the son of a grocer. Chekhov's grandfather was a serf, who had bought his own freedom and that of his three sons in 1841. He also taught himself to read and write. Yevgenia Morozova, Chekhov's mother, was the daughter of a cloth merchant.

"When I think back on my childhood," Chekhov recalled, "it all seems quite gloomy to me." ...
دیگر رمان‌های دیوید مامت
اولئانا
اولئانا اولئانا، بحث‌برانگیزترین و چه‌بسا مهم‌ترین نمایشنامه دیوید ممت تا اواخر دهه 90 است. نمایشنامه بیش از هر چیز به دلیل مایه‌های سیاسی و پرداختن به مسائلی نظیر قدرت، فمینیسم، حقانیت سیاسی و آموزش آکادمیک مشهور است، و تقریبا اجرای آن در همه جای دنیا همیشه با مناقشات فراوانی همراه بوده است. قطعا این نمایشنامه به لحاظ ساختار زبانی و نیز ...
بوفالوی آمریکایی
بوفالوی آمریکایی واسه برداشتن یه تست که چهار تیکه‌ش می‌شه بیس و پنج سنت راحت باشم! هر وقت پوکر بازی می‌کنیم من باید سکه تو جیبم باشه، پول قهوه... سیگار... و شکلاتو بدم و کسی هم به روی خودش نیاره.
نوشته رمزی
نوشته رمزی جان: سلام دل: امروز چطوری؟ جان: خوبم دانی: (از بیرون) چه جور چایی‌ای می‌خوای؟ دل: خوبه که خوبی دانی: (از بیرون) جان جان: مامانم چی‌ گفت دل: اومدم باهات صحبت کنم جان: می‌خواس بدونه چه جور چایی‌ای دانی: (از بیرون) جان؟ دل: چه نوع چایی‌ای می‌خواسی؟ چه جور چایی‌ای می‌خوای؟ جان بلند می‌شود که برود بیرون...
موعظه
موعظه مرد روحانی: در سپتامبر 1939، دندون‌پزشکی در ویسروی، لوییزیانا، دندون مردی رو انداخت تو یه قوطی کوکاکولا و گذاشت تموم شب بمونه. صبح روز بعدش هیتلر به لهستان حمله کرد. مردی یه گاومیش کر داره. گاومیشه چیزی نمی‌شنوه. اصلا کر بزرگ شده. مرده بهش می‌گه: «امروز چطوری سلطان؟» گاومیشه یه روز می‌گه: «ای‌بابا، ای‌بابا» و...
مشاهده تمام رمان های دیوید مامت
مجموعه‌ها