مجموعه داستان داخلی

گورکن تا فارغ شد، صبوری او را به کنار کشید. سیگاری که آتش زده بود به دستش داد و چپ و راست را خوب نگاه کرد بعد آهسته پرسید «کی مرده؟» گورکن گفت: «نصف شب کنار خیابون از سرما خشک شده سن و سالی هم نداشته.» وقتی گورکن صحبتش تمام شد، بی‌توجه راهش را کشید و رفت. صبوری همان‌جا نشست و با خود گفت: «زندش که بی‌صاحب بوده بگذار مردش بی‌کس و غریب نباشه.»

بوتیمار
9786007556887
۱۳۹۴
۹۲ صفحه
۴۶۸ مشاهده
۰ نقل قول
حسین آتش‌پرور
صفحه نویسنده حسین آتش‌پرور
۲ رمان Anton Pavlovich Chekhov was born in the small seaport of Taganrog, southern Russia, the son of a grocer. Chekhov's grandfather was a serf, who had bought his own freedom and that of his three sons in 1841. He also taught himself to read and write. Yevgenia Morozova, Chekhov's mother, was the daughter of a cloth merchant.

"When I think back on my childhood," Chekhov recalled, "it all seems quite gloomy to me." His early years were shadowed by his ...
دیگر رمان‌های حسین آتش‌پرور
ماهی در باد
ماهی در باد کف اقیانوس یک پارچه مخمل سبز بود. ماهی‌ها، رقص سرخ می‌کردند و تمام گل و گیاه با دوسازه که نقش گردان «حسینا» بود می‌بارید و می‌بارید. در همان حال زمین سبز بود، قله‌ها سبز بودند. ماهی‌ها سبز بودند و دوسازه «حسینا» سبز بود و می‌بارید و می‌بارید و می‌بارید.
مشاهده تمام رمان های حسین آتش‌پرور
مجموعه‌ها