نمایش ”اطلسیهای لگد مال شده“ در دکان خرت و پرت فروشی سادهای رخ میدهد که مالک آن دوشیزهای است به نام سیمپل که در زبان انگلیسی همچون دکانش ساده است. دروتی، شخصیتی ساده، شریف و بیآلایش دارد و با آن که ظاهرش بسیار جذاب است، اما خانه و قلب خود را پشت دو ردیف گل اطلسی پنهان کرده است. گلهای اطلسی که در عین حال که نقش گل را داشتهاند، به دلیل سرسختیشان در میان گلهای دیگر، این توان را نیز دارند که همچون حصاری، دوشیزه دروتی جذاب اما ساده را در میان گیرند و دیگران را از او دور سازند تا پای مردی، ولو به سترگی و استواری شماره کفش 24 نتواند بدان گام گذارد. آیا دوشیزه جذاب و ساده نمایشنامه از آن روی تنهاست که همچون قناری تنهایش ـ که در میان دیوارههای قفس در بند شده ـ خانه و قلب خود را در میان اطلسیها گرفتار ساخته است و آیا از بین بردن این حصار به ظاهر زیبا اما محدود کننده صورتی و ارغوانی میتواند او را رهایی بخشد و زندگی ساده او را دگرگون سازد؟