به قول معروف دروغ مثل درخت بامبو است؛ سریع قد میکشد و سایهاش میافتد روی زندگی کسانی که دروغ گفتهاند. پدر ماتی برای اینکه جلوی برادرش کم نیاورد، میگوید کاری نان و آبدار در سوئیس پیدا کرده و به زودی خانهای زیبا کنار دریاچه در اختیارشان میگذارند. ماتی هم که حرفهای پدرش را باور کرده، این موضوع را توی مدرسه تعریف میکند و کلاف دروغ بیشتر پیچ میخورد.