«دوست عزیز، شما اطلاعات زیادی در این چند شب به دست آوردهاید. تحسینتان میکنم، به خاطر جوانی، جسارتی که دارید... البته شما تنهایید.» پرسشی در کلامش نبود. این بود که سکوت کردم و به ادامه حرفهایش گوش دادم: «بیایید با هم صادق باشیم. من تنها نیستم، اصلا و دوست داشتم - واقعا دوست داشتم - در موقعیت شما بودم، به همان جوانی، تنهایی، اما تنهایی را به همهچیز ترجیح میدهم. ای کاش تنهای تنها بودم - جوانی مهم نیست و البته شما همه آنقدر جوان نیستید - آن وقت جسارت هم پیداد میکردم. فکر نکنم به سی سالگی رسیده باشید؟»