والکو: شونزده مرد روی اون دودی که به خونههاتون رسوخ کرد سوار بودن تا کل روستا رو بگردن و بگردن تا زمانی که عدالت اجرا بشه. والکو: وقتی یه نفر یه دروغ گنده میگه، فوران فشار و استرس بهش شلیک میشه، صداش، دستاش، چشماش، اینو میدونستی امینا جاسیک که حتی پلک زدنش این کشمکش قلبشو فاش میکنه؟ هراک: ما باید از این زنا اطلاعات بیرون بکشیم، با بازجویی نه با وحشیگری و خشونت. ما عملی برخورد میکنیم ولی حرفهای، سماجت میکنیم ولی نه غیرانسانی. هراک: تو گورادز یه دبیرستان پسرونه رو با خمپاره آتیشبارون کردن ما هم جوابشونو با آتیش دادیم. وظیفهمون بود. ما سربازیم. سمیرا: کلمات! تو یه معلمی. بلدی چطوری با کلمات بازی کنی. حقیقت اینه که شما سرزمین ما رو دزدیدین. نگو که فتحش کردین!