هر لحظه در پیش روی چشمهایم کسی رو میدیدم فریاد کمک میخواست اما باید به چه کسی کمک میکردم کجا باید میرفتم تا کمکش کنم در حالی که گیج شده بودم و ناتوانی تمام وجودم را فرا گرفته بود همه جا در جستجویش بودم. آیا روزی میشد که گمشده همیشگیام را پیدا کنم؟ اما خودم هم گم شده بودم و اشکهایی که از فرط ناتوانی از چشمهایم ظاهر میشد و نمیتوانستم کاری بکنم...