میخواستم به پدربزرگم بگویم که دوستش دارم ولی نمیتوانستم. اغلب در بیان احساسات و کلماتی که میخواستم بگویم ضعیف بودم. هرگز قادر نخواهم بود به عقب برگردم. غیر از حالا که شاید با نوشتن میتوانم به او ابراز علاقه کنم. دوید فوئنکینوس در داستانی که با ظرافت، شوخطبعی و با روشهای ساده و شاعرانه تعریف میکند، ما را به اندیشیدن در مورد پیری، خانه سالمندان، سختی ارتباط با والدین، عشق زناشویی و لذت رویارویی با ماجراجویی دعوت مینماید. اون نویسنده سیزده رمان از جمله شارلوت، جداییهای ما، خاطرات، لطافت و... و یک نمایشنامه به نام مجردهاست. کتابهای او تاکنون به زبانهای بسیادی ترجمه شدهاند و ترجمه فارسی آثار او را برای اولین بار از این مترجم میخوانید.