پاتریشیا دختر زیباروی بیست و چهار سالهای است که در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده و تنها در پانسیون گالوین زندگی میکند. روزی بهصورت اتفاقی صدای پیردخترهای ساکن پانسیون به گوشش میرسد که او را دختری منزوی و تنها خطاب میکنند که هیچ مردی در زندگیاش نیست و تاکنون توجه هیچ مردی را به خود جلب نکرده. و این امر سبب میشود که پاتریشیا به فکر نقشهای بیفتد که این نقشه سرنوشت و زندگی وی را دگرگون میسازد...