پت، و بیمار روانی بستری در تیمارستان، با تلاشهای مادرش از آن جای بد مرخص میشود و پا به دنیایی میگذارد که برایش ناشناخته است. از آن دنیای پیش از تیمارستان کمتر نشانهای در ذهنش باقی مانده و نمیداند چه انفاقی برایش افتاده که مدتها بستری شده. پت تقلا میکند گذشتهاش را بازیابد و به زندگی عادی برگردد. او در جستوجوی همسر سابقش نیکی است اما همه سعی میکند او را از پت پنهان کند. در این جستوجوی گذشته عدهای کمکش میکنند و عدهای با تحقیر به او مینگرند. او میخواهد پایان خوشی برای فیلم زندگی خودش رقم بزند و معمای زندگی گذشتهاش را، که همه سعی میکنند از او پنهانش کنند، کشف کند و در این راه با خردهداستانها و شخصیتهای جذابی برخورد میکند، از جمله دختری به نام تیفانی که مهمترین همراه اوست.