رمان خارجی
زن و مردی در کافی‌شاپ فروشگاه به یکدیگر برخورد می‌کنند و وسایلشان روی زمین می‌ریزد. هنگامی که می‌خواستند آن‌ها را جمع کنند، مدلین و جاناتان، به اشتباه گوشی تلفن دیگری را برمی‌دارد. وقتی متوجه اشتباه خود می‌شوند که بیش از 10 هزار کیلومتر با هم فاصله دارند، یکی از آنان گل‌فروشی در پاریس است و دیگری آشپزی در سان‌فرانسیسکو. هرکدام از روی کنجکاوی درون‌مایه گوشی دیگری را جستجو می‌کند و به ماجرای نفس‌‌گیری پی می‌برد: زندگی آنان با رازی به هم گره می‌خورد، رازی که فکر می‌کردند برای همیشه دفن کرده‌اند...
صفحه نویسنده
گیوم موسو
۱۰ رمان
One of the most popular authors in France today. From his early childhood with reading books and plays, Guillaume Musso became convinced that one day, he too would write novels. After finishing high school in France, Guillaume Musso left for the United States at the age of 19. He spent several months in New York City, living with other young foreigners and earning his money by selling ice-cream. He came home to France with his head filled with ideas for ...
آپارتمانی در پاریس
مادلین، پلیس جوان انگلیسی، برای استراحت و خلوت با خود، یک خانه - آتلیه دنج در پاریس اجاره می‌کند. در پی یک اشتباه، او در خانه با گاسپارد، نویسنده مردم‌گریز آمریکا، مواجه می‌شود که برای نوشتن در خلوت به آن‌جا آمده است. هر دوی آن‌ها که روحیه‌ای بسیار حساس دارند مخالف این هم‌خانه بودن چند روزه هستند.
خانه متعلق به ...
فردا
متیو شاپیرو، یکی از محبوب‌ترین اساتید پردیس دانشگاهی بود. در طول 5 سالی که در کمبریج تدریس می‌کرد، شیوه تدریسش همه ساله دانشجویان تازه‌ای را جذب می‌کرد، به لطف تعاریف دهان به دهان، این ترم بیش از 800 دانشجو برای درس او نام‌نویسی کرده بودند و این درس حالا در آمفی‌تئاتر سورهال برگزار می‌شد.
در صورتی که فلسفه رنج روح ...
دختر بروکلین
رافائل بارتلمی نویسنده کتاب‌های پلیسی است. او پس از یک ازدواج ناموفق، با پسر خردسالش، تئو زندگی می‌کند. بیماری تئو باعث آشنایی او با پزشکی جوان و زیبا می‌شود. این آشنایی به زودی به دلبستگی و عشقی واقعی می‌انجامد. اما اصرار رافائل برای آگاه شدن از گذشته پر رنج و رازآلود آنا پرده از جنایت‌های هولناکی برمی‌دارد که درهای جهنم ...
دختر کاغذی
وقتی زندگی فقط به یک کتاب بستگی دارد!
«در دل شبی طوفانی روی تراس خانه‌ام ظاهر شد.
- از کجا آمدی؟
- افتادم.
- از کجا؟
- از کتاب شما. در واقع، از داستانتان.»
تام بوید که سرچشمه الهامش خشکیده شاهد ورود قهرمان زن داستانش به زندگی واقعی است. دختر زیبا ناامید است چون اگر تام بوید دست از نوشتن ...