کتاب قصه شرکت من داستان تضادهاست. قصه سازمانی که بدون رقیب در شهری کار میکند و با تجهیزات فراوان و نیروی کار زیاد در سلسله مراتبی گسترده روزگار میگذراند. اما همیشه شرایط بر وفق مراد نیست. شرکت روزی با رقیبی مواجهه میشود که رفته رفته مشتریانش را به سوی خود میکشد. رقیب نه ثروتمندی با ثروتی آنچنانی است و نه متفکری ایدئولوژیک...