« هر کسی به فکر خودش» روایتی است جسورانه، استادانه، شگفت، نو و تازه از یکی از بزرگترین و تراژیکترین حوادث تاریخ بشر: تایتانیک، کشتی غولپیکری که در سال 1912 مسافرانش را با «رویای انگلیسی ـ آمریکایی» به قعر آبها کشاند. بینبریج در این رمان، تصاویری از تایتانیک را جلوی چشم ما میگذارد که در سالهای اخیر با آنها کاملا آشنا شدهایم، از پلههای سرسرای اصلی تایتانیک و میزهای شام پر زرق و برق گرفته تا وضعیت فلاکتبار عرشههای درجه سه. در این رمان ما همه اینها را از دریچه چشمهای جوان بیست و دو سالهیی به نام مورگان میبینیم که خود از طراحان کشتی است؛ تصاویری اعجابانگیز از یکی از عجایب دهه اول قرن بیست که همهچیز آن حتی تصویر آن در اذهان ما عظیم و بزرگ است: از نامش که به معنای عظیمالجثه است، عظمت ابعادش، فلسفه و بهانه ساختهشدنش و بحث و جدلهای اخلاقی درباره ماجرای غرق شدنش گرفته تا امروز که بیش از یک قرن از فاجعه تایتانیک میگذرد که این نیز خود رویداد بزرگی به شمار میرود؛ آنطور که مورگان میگوید:«جالبترین قصه دنیا.»