این کتاب داستان زندگی زنی روستایی است به قلم خودش. او همیشه آرزو داشت ماجرای زندگیاش را بنویسد تا سرانجام در اواخر عمر این کار را کرد و خاطراتش را در مدت 2 هفته در 2 دفترچه برای فرزندانش نوشت. حیرتانگیز است که آنا با اینکه تنها 5 سال به مدرسه رفته و چیزی جز کتاب مقدس نخوانده بود، توانسته به دور از احساسات و بدون متهم کردن دیگران یا برانگیختن حس دلسوزی نسبت به خود، شرایط سخت زندگی در روستا، تلخی فقر و گرمای عشق را از این چنین قوی به تصویر بکشد.