مجموعه داستان داخلی

پندهای قندپهلو 3

عصر یخبندان در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند. خارپشت‌ها وخامت اوضاع را دریافتند تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند. و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند. ولی خارهایشان یکدیگر را در کنار هم زخمی می‌کرد. مخصوصا که وقتی نزدیک‌تر بودند گرم‌تر می‌شدند. به خاطر همین مطلب تصمیم گرفتند از کنار هم دور شوند و به همین دلیل از سرما یخ می‌زدند و می‌مردند. از این رو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند و یا نسل‌شان منقرض شود. دریافتند که بازگردند و گردهم آیند. آموختند که با زخم‌های کوچکی که همزیستی با کسی بسیار نزدیک به وجود می‌آورد زندگی کنند، چون گرمای وجود دیگری مهم‌تر است و این چنین توانستند زنده بمانند.

آدمیت
2500110047745
۱۳۹۴
۱۴۴ صفحه
۱۷۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حسین شکرریز
پندهای قندپهلو (برای من و) داستان کوتاه
پندهای قندپهلو (برای من و) داستان کوتاه شخصی دیوار خانه‌اش را برای نوسازی خراب می‌کند. خانه‌های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود. دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متجب شد، چون این میخ ده سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده ...
پندهای قندپهلو (برای من و) داستان کوتاه
پندهای قندپهلو (برای من و) داستان کوتاه کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و پرسید: می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید اما من به این کوچکی، بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: از بین تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام، او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوز مطمئن نبود ...
پندهای قندپهلو 2
پندهای قندپهلو 2 در این مجموعه تصمیم بر این گرفته شده که تاثیرگذارترین داستان‌های کوتاه جهت شاختن بزرگترین افکار را از سراسر دنیا برای شما عزیزان گرد آوریم. تا چراغ راهی جهت کسب موفقیت‌های مادی و معنوی شما عزیزان گردد.
مشاهده تمام رمان های حسین شکرریز
مجموعه‌ها