رمان نوجوان

دوباره بگو پنیر و بمیر (سایه وحشت 9)

(Say chees and die again)

لیمو ترش. این اسمی است که گر گ روی معلم زبان انگلیسی‌اش گذاشته. او واقعا بد اخلاق است و نمره بدی به گزارش شفاهی گرگ داده است. او داستان گر گ را باور نکرد. درباره دوربینی که گرگ تابستان پارسال پیدا کرده بود. درباره عکسی که گرفته بود. درباره اتفاقاتی که افتاده بود. بیچاره گرگ. او فقط می‌خواست به لیمو ترش ثابت کند که اشتباه کرده. اما حالا که او دوربین را پیدا کرده اتفاقات بدی دارد پرایش می‌افتد. اتفاق‌های خیلی بد...

ویدا
9789642912445
۱۳۹۴
۱۶۰ صفحه
۸۸۶ مشاهده
۰ نقل قول
استاین ۹۳ رمان استاین می‌گوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتاب‌های او با فروش بیش از ۲۵۰ نسخه در سطح جهان او را به پر فروش‌ترین نویسندهٔ کودک تبدیل کرده‌است . او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی می‌کند. استاین می‌گوید:"من عاشق این هستم که خواننده‌هایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناک‌ترین مکان کجاست؟این محل ذهن خود شماست." آر.ال.استاین«رابرت لارنس استاین»در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا ...
دیگر رمان‌های استاین
غار ارواح
غار ارواح با داستان‌های مجموعه ‹‹ترس و لرز›› واقعا مو به تن آدم سیخ می‌شود. دختر و پسرهای معمولی، ولی شجاع و کنجکاو تجربه‌های بسیار ترسناکی می‌کنند... دنی و استفانی می‌خواهند سر از خانه ترسناک بالای تپه در بیاورند و راز روح بی‌سر را کشف کنند. اما روح بی‌سر بسیار پیچیده عمل می‌کند...
بگو چیز و بمیر (مورمور 9)
بگو چیز و بمیر (مورمور 9) گریگ فکر می‌کند دوربین قدیمی و کهنه‌ای که پیدا کرده مشکلی دارد... عکس‌هایی که می‌گیرد، متفاوت از آب در می‌آیند و وقتی از اتومبیل جدید پدرش عکس می‌گیرد، اتومبیل در تصویر درب و داغون دیده می‌شود... و سپس اتومبیل تصادف می‌کند... هیچ یک از دوستانش حرف او را باور ندارد و حتی یکی از آن‌ها از گریگ می‌خواهد عکسی از او بگیرد...
شبح اردوگاه (دایره وحشت 22)
شبح اردوگاه (دایره وحشت 22) .
کمد شماره 13 (تالار وحشت)
کمد شماره 13 (تالار وحشت) امروز روز شانس لوک نیست. اولین روز مدرسه است و امروز کمد او را تعیین کرده‌اند... کمد شماره 13... 13 شانس؟ نه! برای لوک نه! او در را به تالار وحشت... گشوده است...
شبحی در تماشاخانه
شبحی در تماشاخانه مدرسه ما روح داشت. یک روح اسرارآمیز. کسی تا به حال این روح را ندیده بود. کسی نمی‌دانست کجا قایم می‌شود. فقط می‌دانستند که این روح از هفتاد سال پیش در مدرسه ماست.
مشاهده تمام رمان های استاین
مجموعه‌ها