چشمه جاودانگی (مجموعه وارکرفت سه‌گانه نبرد باستانیان)

ماه‌ها از نبرد معظم کوهستان هایجال که باعث بیرون رانده شدن نیرو‌های اهریمنی لژیون آتش برای همیشه از آزراث شده بود می‌گذرد. اما حالا نیرویی مرموز که در یکی از کوهستان‌های کلیمدور به وجود آمده، سه تن از جنگجویان را به عمق تاریخ می‌کشاند. زمانی بسیار کهن‌تر از وقتی که اورک‌ها، انسان‌ها و حتی الف‌های برین، به گشت و گذار در این دنیا مشغول بودند. به زمانی که تایتان پلید سارگراس و باقی خادمانش ملکه آشارا و بزرگ‌زادگان تحت امرش را به تطهیر این دنیا از نژادهای دون پایه‌تر ترغیب کردند. زمانی که اژدهایان سیما در اوج قدرت و شکوه خود بودند و ناآگاه از آن‌چه در سر یکی از هم‌نوعانشان می‌گذشت. افکاری که خیلی زود زمینه به وجود آمدن دوران تاریک را پایه‌گذاری کردند که این دنیا را به کام خود می‌کشید. در اولین بخش این سه‌گانه حماسی، نتیجه نبرد تاریخی باستانیان به واسطه ورود سه قهرمان برای همیشه دستخوش تغییر می‌شود: کراسوس، اژدها ساحری که قدرت‌های بی‌بدیل و خاطراتش از نبرد‌های زمان گذشته به شکل غیر قابل توجیهی دچار نقصان می‌شود. رونین انسان که جادوگر است و افکارش بین سرنوشت خانواده‌اش و منبع وسوسه‌گر جادویی‌اش که همواره رو به فزونی است دائم در کش و قوس است و بالاخره براکیسگار، اورک پا به سن گذاشته و کهنه سربازی که مرگی با افتخار در میدان نبرد را جستجو می‌کند. ولی مگر این که اتحاد غیر معمول آن‌ها بتواند رب‌النوع جنگل، سناریوس و الف‌های شبانگاه سرسخت و بی‌اعتماد را به خیانت ملکه‌شان متقاعد سازد. چرا که از سویی دیگر دروازه ورود به آزراث بار دیگر برای لژیون آتش باز می‌شود. اتفاقات و وقایع گذشته ممکن است این‌بار آینده را نیز تحت‌الشعاع خود قرار دهد...