رازت چیست؟ این را مادر میپرسد، یک ماهی است که پیشم آمده، هوای تهران به او نمیسازد. پوستش خشک میشود. هر روز، بعد از برگشت از آموزشگاه، دستمالی را نشانم میدهد که با آن خانه را تمیز کرده و میگوید همهاش دوده است. دستمال سیاه را جلوی چشمام میگیرد، میگوید ببین کجا زندگی میکنی. به خاطر کی موندی تهران؟ من نباید بدونم؟ جوابی ندارم به او بگویم. رازی ندارم. فقط میخواهم تهران بمانم.