ویلیام سوارد باروز که بود؟ بزرگترین رقیب مارکی دو ساد در بدنامی میان خیل نویسندگان؟ تبهکار و قاتلی که همسرش را در مکزیک کشت و به مراکش گریخت؟ یا آنگونه که نورمن میلر او را میخواند، نابغهای در ادبیات؟ یا نویسندهای جنجالی که دامنه تاثیرش از ادبیات گذشت و همانطور که بر نویسندگانی همچون جی. جی. بالارد و کتی اکر تاثیر گذاشت، منبعالهامی برای فیلسوفانی نظیر میشل فوکو و ژیل دلوز، آواره خوانانی همچون پتی اسمیت و کرت کوبین، فیلمسازهایی همچون دیوید کراننبرگ و گاس ون سان، و موزیسینهایی همچون فیلیپ گلس و جان کیج نیز شد؟ «Interzon» نام کتابی است که شامل پیشنوشتارهای مهم باروز برای آثار تکاندهنده بعدیاش است که به نحوه گذر او از رمانهای خطی «گردی» و «کوئیری» را به رمانهایی همچون «ناهار لخت» و « تریلوژی نوا» ترسیم میکند و همچنین، نقشه کوچکی از تفکر باروز در تمام سالیان نویسندگیاش به دست میدهد. «Interzone» شامل سه بخش است که «کریسمس گردی» ترجمه بخش نخست آن است: داستانها.