رمان ایرانی

از سایه تا روشن

می‌دانی؟! شاید کسانی مثل من همواره توهم این را دارند که کسانی چون تو از روی ترحم سراغشان آمده باشند! اما گاهی فکر می‌کنم نکند خود را فریب داده‌ام و حس دلسوزی تو را به «عشق» تعبیر کرده‌ام و می‌ترسم که تو نیز ندانی هنوز که عشق در وجودت جوانه زده یا حسی چون ترحم! قبول کن همه ما تصوری از عشق داریم فکر می‌کنیم معشوق ما با تمام دنیا فقر دارد پس به صراحت و با صدای بلند می‌گویم که من یکی هستم مثل تمام آدم‌های دیگر با آرزوهای کوچک که سعادت را در دوست داشتن جستجو می‌کنم دوست داشتنی که بی‌تردید دو سویه دارد! من به جای حساب و کتاب عشق را برگزیدم و پای آن می‌ایستم و تو اگر از زیر سایه حسابگری و دور اندیشی درآیی و تا روشنایی عشقی بی‌دریغ گام برداری در کنارت خواهم بود تا ابد تا وقتی آسمان، روشن باقی خواهد ماند.

شادان
9786007368282
۱۳۹۵
۵۹۱ صفحه
۱۲۷ مشاهده
۰ نقل قول