سارا کریمزاده در اولین رمانش، بیخداحافظی برو، راوی روزهای یک زن تنها میشود. زنی که طی ماجرایی فهمیده مردش دوستش ندارد و این دوست نداشتن به محوری برای تلاش او برای گریز از جهان پیرامونش تبدیل شده است. رمان در خانهای کوچک و نقلی آغاز میشود و رابطههایی که قهرمان رمان با عناصر تازه زندگیاش اعم از آدمها و اشیاء انتخاب میکند.