رمان خارجی

کاتارینا

(Ce qui reste de katharina)

کاتارینا در برابر پنجره‌ای که کرکره‌های آن افتاده تا آفتاب وارد اتاق نشود، نشسته و گذشته خود را به خاطر می‌آورد. با قدرت با مادرش - آن مستبد چکمه‌پوش - سخن می‌گوید و حرف‌هایی را که آن روز بر اثر بی‌تجربگی نمی‌توانست به زبان بیاورد، حالا به او تحویل می دهد. او را متهم می‌کند و به تصویر سایه‌گون پدر می‌اندیشد که مرگش در تاریکی‌های گذشته ذهن او محو شده است.

گل آذین
9786006414652
۱۳۹۵
۲۳۲ صفحه
۱۲۸ مشاهده
۰ نقل قول