دوباره وقت پنهان شدن است. دوباره وقت گریستن است. همهچیز تکرار میشود و دوباره وقت ترسیدن است: و سکوت کردن و حواسپرتیهای پیاپی. دوباره وقت نشنیدن است. دوباره وقت نخوابیدن؛ و هیچوقت فکر نمیکردی که همه اینها تکرار شود؛ اما حالا میدانی که زمانش رسیده. همهچیز خیلی آشناست، تمام حسها، حرفها، پایانها؛ و تو میدانی که دوباره وقت گمشدن است.