مجموعه داستان داخلی

پری سامورائی و قضایای دیگر

چند تا مورچه داشتن آروم آروم یه سنجاقک مرده رو می‌کشیدن سمت ترک دیوار. بلند شدم و راه افتادم به سمت خروجی کوچه. وسط راه برگشتم و چند لحظه‌ای به بالکن خونه‌ش نگاه کردم. منتظر بودم که ببینم دوباره با دامن طرح‌دار و موهای قهوه‌ای سوخته‌اش، روی تراس ایستاده و داره دود سیگارش رو فوت می‌کنه طرف آسمون ولی هیچ کسی اون‌جا نبود. تنها حس کردم پرده پشت پنجره بالکن، لحظه‌ای کنار رفت و دوباره برگشت سر جای خودش. پنجره‌ها بسته بودند و هوا بوی قهوه تلخ می‌داد...

آرادمان
9786008099031
۱۳۹۵
۱۱۶ صفحه
۱۲۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حامد ابراهیم‌پور
اعترافات
اعترافات رسوایی ما تا آخر دنیا دنبال‌مون میان و اگه همه مردم فراموش‌شون کنن، خودمون نمی‌تونیم. این انتقام ما از خودمونه!
مشاهده تمام رمان های حامد ابراهیم‌پور
مجموعه‌ها