رمان خارجی

شازده کوچولو (همراه با تولد شازده کوچولو)

(Le petit prince)

شازده کوچولو حاصل احساس ناکامی آنتوان دوسنت اگزوپری در طراحی است. او کنار نوشته‌های خود دائما پیکره یا صحنه‌هایی می‌کشید. مثلا، پیش از رسیدن به چهره شازده کوچولو پیکره بچه‌ای را که گاهی روی تپه‌ای پر گل ایستاده، بر ده‌ها کاغذ طرح زده است. در این کتاب علاوه بر ترجمه شیوای شازده کوچولو، برای نخستین بار مجموعه طرح‌های اولیه نویسنده نیز با عنوان «تولد شازده کوچولو» منتشر شده است.

آفرینگان
9786003910157
۱۳۹۵
۱۳۶ صفحه
۵۶۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آنتوان دو سنت اگزوپری
صفحه نویسنده آنتوان دو سنت اگزوپری
۳۰ رمان آنتوان دو سنت‌اگزوپری‏ (۲۹ ژوئن ۱۹۰۰ - ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان اهل فرانسه بود. در ۱۹۴۳ شاهکار سنت‌اگزوپری به نام "شازده کوچولو" Le Petit Prince انتشار یافت که حوادث شگفت‌آنگیز آن با نکته‌های دقیق و عمیق روانی همراه است. شازده کوچولو یکی از مهم‌ترین آثار اگزوپری به شمار می‌رود که در قرن اخیر سوّمین کتاب پرخواننده جهان است. این اثر از حادثه‌ای واقعی مایه گرفته که در دل شنهای صحرای موریتانی برای سنت اگزوپری روی داده‌است. خرابی دستگاه ...
دیگر رمان‌های آنتوان دو سنت اگزوپری
شازده کوچولو
شازده کوچولو تا 6 سال پیش که در صحرای افریقا زد و هواپیمام خراب شد. یک توی موتورم خراب شده بود، من هم که نه مکانیک داشتم و نه مسافر، کمر بستم تا خودم تنهایی، آن خرابی را تعمیر کنم. مسئله، مسئله مرگ و زندگی بود. حداکثر هم تا 8 روز آب برای خودن داشتم. شب اول، هزار فرسنگ دور از هر آبادی، روی ...
خلبان جنگ
خلبان جنگ
زمین انسان‌ها
زمین انسان‌ها زمین بیش از هر کتابی از ما به ما می‌آموزد، زیرا در برابر ما ایستادگی می‌کند. بشر هرگاه با مانع درگیر شود توان خود را می‌آزماید اما برای چیره شدن بر مانع به ابزاری نیاز دارد، رنده‌ای یا گاوآهنی می‌‌خواهد. برزگر هنگام شخم، رازهای طبیعت را مو به مو بیرون می‌کشد و حقیقتی که به دست می‌آورد حقیقتی کلی است. ...
دژ
دژ می‌گویند انسان آزاد به دنیا می‌آید. اما بعدها در زندان زندگی به بند کشیده خواهد شد. این گفته اشتباه است. انسان هنوز متولد نشده در زهدان مادر اسیر است. قدم به این دنیا هم که می‌گذارد زندانی تخته‌بند تن است،‌ تازه پس از آن زندان‌ها،‌ قفس‌ها‌، تخته‌بندهای زندگی، اجتماع و قوانین و مقررات گرفتارش می‌کند. اگزوپری عاشق زندگی است، آن ...
شاهزاده کوچک
شاهزاده کوچک پس، شب اول بر ماسه‌ها، هزارها فرسنگ دور از آب و آبادی خوابیدم. تک افتاده‌تر از کشتی شکسته‌ای بر کلکی در اقیانوس بودم. حالا تصور کنید صدای صرفه و ضعیفی که با دمیدن آفتاب بیدارم کرد تا چه اندازه دور از انتظار بود. صدا گفت: بی‌زحمت... برایم گوسفندی نقاشی کن! ببخشید؟ برایم گوسفندی نقاشی کن... انگار که صاعقه به من زده باشد بر ...
مشاهده تمام رمان های آنتوان دو سنت اگزوپری
مجموعه‌ها