رمان نوجوان

پسر زن جادوگر

(The witchs boy)

مکثی کرد، انگشت زخمی‌اش را به لب برد و خون را مکید. برای یک لحظه، انگار که تصمیمی گرفته باشد، چشم‌هایش را بست و باز کرد... الوارهای سقف به جیرجیر افتادند، تیرچه‌ها لرزیدند و دودی بدبو از جرز تخته‌های کف بیرون زد. خانه از جادو بو گرفت: بوی گوگرد، بعد خاکستر، بعد بویی شیرین و ناگهانی. می‌دانست جادو بیدار شده، به گوش است و گرسنه. جادو می‌خواست بیرون بیاید.

مریم عزیزی
هوپا
9786008025481
۱۳۹۵
۴۶۴ صفحه
۱۲۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های کلی بارنهیل
دختری که ماه را نوشید
دختری که ماه را نوشید زانِ پیر، جادوگر دل‌رحمی است که به نوزادان قربانی و رهاشده در جنگل کمک می‌کند و آن‌ها را در طرف دیگر جنگل به خانواده‌هایی می‌سپارد که توانایی نگه‌داری ازشان را داشته باشند. ماجرا از روزی شروع می‌شود که زان به جای نور ستاره، نور ماه را به یکی از نوزادان می‌خوراند. زان به‌خوبی می‌داند که نباید قدرت جادویی ماه را دست‌کم ...
مشاهده تمام رمان های کلی بارنهیل
مجموعه‌ها