محمدجواد صابری نویسندهای جوان است که سالهاست تجربه روزنامهنگاری دارد. اولین رمان او، "نه چندان زیبا، با هوشی متوسط“ یک رمان تجربی و خاص است که داستان و اجرایی متفاوت دارد. رمان داستان آخرین روزهای خدمت یک پسر جوان است و مواجهه شدن او با مرگ که وادارش میکند به شهر آبا و اجدادی خود بازگردد و با اتفاقها و آدمهایی روبهرو شود که چندان میل و علاقهای بهشان ندارد. از سویی دیگر او در زندگی عاشقانهاش نیز مشکلاتی دارد که باعث میشوند دست به رفتارهای خاص بزند. قهرمان رمان گویا برای رهایی از کابوس باید کاری بکند... رمان ”نه چندان زیبا، با هوشی متوسط“ با زبانی طنزآلود و فضاهای متفاوت زندگی روزمره ساخته شده، اما در آن عنصر خیالورزی و اوهام شخصیت است که نقشی پررنگ دارد. محمدجواد صابری در این رمان خواسته مخاطب خود را در موقعیتهایی قرار بدهد که گاه بینهایت تلخ و تراژیک و گاه به شدت مضحک و طنزآلود است، و همین استفاده مدام از فضاها و امکانات مختلف زبانی و روایی به جذابیت این متن نوگرا افزوده است.