مجموعه داستان خارجی

داستان‌های 1 لقمه‌ای

(Very short stories)

دفتر خاطراتت را خواندم. رازهایت را می‌دانم. فکر می‌کردم عاشقت هستم، اما حالا دیگر مطمئن نیستم. تو هم مثل من آدمی. بعد از چند روز که از ملاقات با آن جادوگر گذشت، به پرنده بودن عادت کردم. دیگر مجبور نیستم با کثافات انسان‌ها سر کنم. در واقع آن‌ها باید با فضولات من کنار بیایند. زن به شیطان گفت: «روحم را در ازای عشق تو می‌فروشم». شیطان مکث کرد. نمی‌دانست این معامله را چگونه به سود خودش تمام کند. اریک، زیر آب، فهمید که نفسش را حبس کرده است. این کار برخلاف سعی او برای غرق کردن خودش بود. حتی خودکشی‌اش هم یک شکست به تمام معنا بود.

9789642953509
۱۳۹۵
۱۷۶ صفحه
۳۹۵ مشاهده
۰ نقل قول