حسرت گذشته، همانند دویدن در پی باد است. اگر روزی غرور مانع بیان احساسات میان ما بود. امروز باید فرصت را برای ابراز، مغتنم بشماریم. شاید فردا مجالی برای گفتن پیدا نشود. سالها بریدم و رفتم تا فراموش کنم. اما زندگی به من آموخت که فرداها. تا بینهایت نیستند. و شاید از یکدیگر. فقط خاطرهای داشته باشیم. شدهام مثل آدمهای منتظر. که با هر صدایی، یا تکرار هر نامی. برمیگردند و به پشت سر نگاه میکنند. به دنبال صاحب صدا! فرقی هم ندارد که چه صدایی باشد. آوای بال زدن یک شاپرک. یا زمزمه نسیم در شاخ و برگ درختان. به هر حال برمیگردم. و به پشت سر نگاه میکنم. تا گمشدهام را به خیال خود بیابم!