خانم دیتون در حالی که لباسها را در چمدان دخترش میانداخت آهسته گفت: «نمیگذارم با او ازدواج کنی آدرین! این ازدواج اشتباه است و پدرت هم به حرف تو گوش نمیدهد. یک دختر جوان نباید فقط به فرزند آوردن برای مرد عادت کند. میدانم پدرت کاری که فکر میکند برای تو خوب است انجام میدهد اما او از احساس یک زن چیزی نمیداند.»