رمان ایرانی

ملکه سرزمین تسلیم

گفتگوی خانوادگی تا پاسی از شب ادامه داشت. رضایت در چهره لیدا موج می‌زد. پس از مدت‌ها خانواده گرد هم آمده و بچه‌ها توانسته بودند، لذت همراهی را زیر دندانشان مزمزه کنند. بچه‌ها لیدا را در میان گرفتند. لحظه‌ای رهایش نمی‌کردند. پدر صدایش را بالا برد...

پاسارگاد
9786001621437
۱۳۹۵
۱۶۰ صفحه
۱۰۷ مشاهده
۰ نقل قول