ژان لوکاس فیلمنامهنویس جوانی است که با قطار از فرانسه عازم آلمان شده است. او میخواهد در هامبورگ اقامت کند و با الهام گرفتن از فضای پس از جنگ آن شهر فیلمنامهای بنویسد. در قطار با یک دختر جوان و زیبای هامبورگی آشنا و دلباخته او میشود... مدتی نمیگذرد که ژان، بر اثر یک بیاحتیاطی، از قطار به بیرون پرت میشود. او که در این سانحه آسیب دیده است به خانه گروترد، سرنوشت ژان ورق تازهای میخورد. رویدادهای بعد میتواند دستمایه فیلمنامهای هیجانانگیز شود، اما...