راوی این حکایت ابوالمجد وراق به وصف تصویر ابتدا کرده است، از پس نعمت خدا و رسول و ائمه، آنگاه که گوید: «هر چه رفت بدین دور یا حادث خواهد شد به دور آن که این حدیث بخواند همه سخن از اوست و از خیر و شر و بدو نسبت باید کرد.» و اما وصف آن نقش به ایجاز آورده است، چه مردمان دور را اشارتی بسنده میبود، گو که از خم طرهای میگفت یا نمیگفت، اما راقم این دور پوستباز کرده و به شرح خواهد گفت، چه سکه سخن را هر دوری به نامی میزنند، مصلحت خلق را، که سخن بوالمجد یا بوالفضلی بدان طرز و تکلف، و آن ایجاز و صناعت، و آن همه تلمیحات و ملمعات هیچ عاقلی نخرد.