آلیور دورمان، ناخدای کشتی باری بازرگانی مسلح آلیوبرنچ که ده توپ و پنج سرنشین داشت و مبدا حرکت و محل اقامت دائمیاش شهر اروندل واقع در ایالات متحد امریکا بود، گونیا به دست و حسابکنان سر خود را بیرون کرد تا به بادبادنهای کشتی نظر کند. ریش بزی خاکستری رنگش گویی با نوک تیز خود، شراعهای برزنتی را که با نسیم ملایم استوایی نیمباز گشته بود تا پس از لحظهای باز بر روی هم بیفتند، سرزنش میکرد. پنداری که اشعه جانگداز خورشید مرداد ماه، شراعهای این کشتی را از بزرگ و کوچک، خسته و بیحال ساخته بود.