رمان مرد شوخ بیشک اثری است خواندنی، هم برای ایرانیانی که در پی کسب آگاهی درباره دیدگاههای غربیها نسبت به ایران و فرهنگ ایرانی و زندگی در میان ایرانیاناند - که در واقع بسیاری از ایرانیان چنیناند - و هم غیر ایرانیانی که یا خود تجربههای مشابهی داشتهاند یا آشنایی با آنها تجربهها را جذاب و خواندنی میبینند. از متن کتاب: آرچی بلیکر صدای زنگ تلفن را از راهرو میشنید. صدایی بیرمق که آهنگ مجابکنندهیی نداشت؛ درست مثل محل اقامتش در خیابانی در محله پدینگتون، درست مثل مبلمان اتاقش که هیچ شور و شوقی در او برنمیانگیخت. آهنگ پرطنین تلفن از مدتها پیش امید رساندن هر پیغام مهمی را وانهاده بود و برایش اهمیتی نداشت به آن جواب دهد. نمیتوانست دلیل خوبی برای بلند شدن از کاناپه تختخوابشو و جواب دادن به تلفن پیدا کند. مثل همیشه، پیغامی برای کروم است - کارمند بانکی که در اتاق مجاور زندگی میکند؛ تا از او بخواهند واسطه پیامهایی باشد درباره سلامتی یا برخی اوقات خیلی مرموزانهتر، عدم سلامتی تعدادی از سگهایی که روز بعد در مسابقه سگدوانی شرکت میکنند.