آشغال ـ مرد، «تئاتر تجزیه شده» قطعاتی تآتری هستند که باید با یکدیگر ترکیب شوند. در عین حال نویسنده هیچ نظمی بر این ترکیب تحمیل نمیکند. این متون همچون آینهای شکستهاند. آینهای که قبلا در وضعیتی ایدهآل قرار داشته و آسمان، جهان و روح انسان را باز میتابانده است. آنگاه انفجاری رخ میدهد که نه خبر از زمانش داریم و نه دلیلش را میدانیم. تکههایی که اکنون در اختیار ماست، بدون شک متعلق به همان ماده اولیهاند و همین تعلق به ماده اولیه است که وحدت، عطر و بو و هویت آن را میسازد. بقیه بازی از تلاش برای بازسازی این شیء آغازین تشکیل شده است. هر چند چنین کاری غیرممکن است، زیرا هیچ کس تا به حال آینه نخستین را ندیده و از چگونگی آن با خبر نیست. حتی شاید بعضی تکهها گم شده باشند... به هر ترتیب، این ماجرا بازی جذابی است، زیرا هر بار که قطعاتی را که در دست داریم گرد هم میآوریم، چیزی از آنها میسازیم... آینهای که کامل نیست، اما بسیار چیزها را در خود باز مینمایاند... این بازی پایان ندارد زیرا به بازیگران تآتر اجازه میدهد، هر بار داستانی دیگر و آینهای دیگر پیدا کنند... نویسنده با تکگوییهایی که ما را به ساختن یک مجموعه فرا میخوانند، تنها یک اجبار پیش روی کارگردان قرار میدهد: اختیار مطلق.