نمایش‌نامه

حکومت نظامی (شهربندان) نمایش‌نامه

(Letat de siege)

کامو در سال 1946 می‌نویسد: «قرن ما،‌ یعنی قرن بیستم، سراسر  آکنده از وحشت و رنج و عذاب بوده است.» به راستی اگر در تاریخ بشریت جست‌و‌جو کنیم، چنین کوتاه، یعنی حدود سی سال، دنیا دو جنگ بزرگ و خانمان‌سوز را به خود دید، میلیون‌ها آدم بی‌‌گناه قربانی شدند و از همه بدتر، خونخوارترین و بی‌رحم‌ترین دیکتاتورهای تاریخ از بیغوله‌ها سربرآوردند و دنیا را به خاک و خون کشیدند. حکومت نظامی یا شهربندان، استعاره‌ایست از دوران حکم‌روایی یکی از این ددمنشان روزگار که قانونش گرفتن جان انسان‌هاست و به جا گذاشتن ویرانه‌ها پس از زوالش.

پرویز شهدی
به‌سخن
9786007987346
۱۳۹۶
۱۶۰ صفحه
۶۳۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آلبر کامو
صفحه نویسنده آلبر کامو
۴۷ رمان آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
دیگر رمان‌های آلبر کامو
طاعون
طاعون در کتاب طاعون آلبر کامو تصور می‌کند که بیماری همه‌گیر طاعون شهر اران را در برگرفته است و از خلال دفتر خاطرات دکتر ریو یک نفر شاهد وقایع، خواننده را در جریان این واقعه می‌گذارد، از روزی که موش‌های حامل میکروب در همه گوشه و کنار شهر ظاهر می‌شوند تا زمانی که بیماری طاعون در این شهر که از سایر ...
کالیگولا
کالیگولا حتی خورشید هم بخش تاریکی دارد. اگر بگوییم که هیچ چیز معنا ندارد، باید نتیجه بگیریم که جهان بیهوده و مهمل است. اما آیا واقعا هیچ‌چیز معنایی ندارد؟ معتقد به چنین چیزی نبوده‌ام. انسان تنها آفریده‌ای است که نمی‌خواهد همان باشد که هست. به دست آوردن خوشبختی بزرگ‌ترین پیروزی در زندگی است. بدون کار، هر نوع زندگی فاسد می‌شود. ترجیح ...
سوءتفاهم و بیگانه (چرم) نمایش‌نامه و رمان
سوءتفاهم و بیگانه (چرم) نمایش‌نامه و رمان خاموش شدیم و ماری همان‌طور می‌خندید. زن چاق و چله به طرف همسایه من فریاد می‌کشید که بی‌شک شوهرش بود و مرد چهارشانه‌ای بود و موهایش بور و نگاهش پاک و بی‌آلایش بود. صحبتشان دنباله مکالمه‌ای بود که مدتی قبل شروع کرده بودند.
دادگسترها
دادگسترها گریه نکنید. نه، نه، گریه نکنید. خوب می‌‌دانید که امروز، روز تزکیه نفس و اثبات آن چه در راهش مبارزه می‌کنیم، فرا رسیده. در این ساعت چیزی ظهور می‌کند که شهادتی است از سوی ما برای بقیه سر به طغیان‌ها برداشته‌ها. «یانگ» دیگر یک جنایتکار نیست. صدایی وحشتناک. صدایی وحشتناک لازم بود تا او را به شادی دوران کودکی‌اش بازگرداند ...
یادداشت‌ها
یادداشت‌ها در جستجوی ارتباط. هر نوع ارتباط. اگر می‌خواهم درباره‌ انسان‌ها بنویسم، چگونه خود را از مناظر طبیعی جدا کنم؟ و اگر آسمان یا نور مرا جلب می‌کند، آیا چشم‌ها و صداهای کسانی را که دوست می‌دارم از یاد خواهم برد؟ هر بار عنصری از دوستی یا پاره‌هایی از محبت و عاطفه به من داده می‌شود، و نه هرگز خود محبت ...
مشاهده تمام رمان های آلبر کامو
مجموعه‌ها