من عاشق هوای مه آلودم، نسترن عاشق جاده هنگام طلوع، برای همین قرار شد قبل از طلوع آفتاب راه بیفتیم. حالا نسترن انگار از این هوای مهآلود، سرعت زیاد من و جاده پیچ در پیچ سینه ساوالان، به وحشت افتاده است. سرعتم را کم نمیکنم. نسترن دستش را میگذارد روی داشبورد: - میترسم...