دریغ است شاهنامه را حماسهیی به بلندای شست هزار بیت بدانیم و آن را در کنار حماسههای دیگر چون ایلیاد و اودیسه هومر، انهئید، بئوولف و دیگر حماسهها قرار دهیم و اگر چه شاهنامه یا خداینامک از جنس حماسه است اما از نوعی دیگر و با هدف و اندیشهیی دیگر سروده شده. شاهنامه کارنامه یک ملت است، بازخوانی هزاران سال حیات مردمی است که در برابر سیلان ویرانگر برتریجوییها، رشکورزیها، کینخواهیها، خشونتطلبیهای همسایگانش و دورتر از همسایگانش، به مردی ایستادهاند، مقاومت کردهاند و پای پس نکشیدهاند و شگفتا که همه نبردهای ایرانیان در طول این هزارهها از باب دادخواهی و عدالتجویی بوده است.