غرورت را زمین زد امتحانت کرد؟ چیزی نیست. تو را از برج عاجت بر زمین آورد؟ چیزی نیست. برای قطره باران تکامل یعنی افتادن. پدر میگوید افتادن برای مرد چیزی نیست. زمستان دایه چادر سفید سبزه و گلهاست. نترس ای جرات رویش! هوای سرد چیزی نیست. همیشه شیر میماند، دل شیری که میداند. اگر از اقتضای گله هم شد طرد چیزی نیست. عذاب زنده بودن را تحمل میکنم با تو. بیا افیون چشمانت که باشد درد چیزی نیست.