عادت کردیم به سرگیجه. به دویدن دور خورشید. آنقدر که چشمهای خورشید سیاهی رفت. و تاریکی با سر خورد زمین. بعد. زن بارداری که به کرمهای شبتاب زیاد نگاه میکرد. ادیسون را زائید...